You shot a hole in my soul

اسماعیل بابایی سه‌شنبه 19 شهریور 1398 ساعت 14:07 http://fala.blogsky.com

به نظرم ضمن این که اصلا عجیب نیست، بلکه نتیجه گیری تون از فرضی نادرسته؛ ربطی به این نداره که چه کار کردیم با این نسل؛ در مورد خیلی ها این قضیه هست و سن و سال نمی شناسه؛ این یکی که تازه سنش می خوره!
باید با همین فرضی که گفتم باهاشون رو به رو شد.
خیلی ممنون بابت پیشنهادهای موزیک.

جناب بابایی
من آگاهم به این موضوع که توی این سن اصلا عجیب نیس علاقه مندی و کشش به جنس مخالف اگرچه بزرگتر اگرچه ناشناس ...
من حرفم اینه، چطور شد که وقیح شدن بچه ها... گستاخ شدن و حدود براشون بی معنی شده
چه بسا ما هم نوجوان و جوان که بودیم به خیلی ها کشش پیدا میکردیم. اینکه حدود نزاشتن با خودمون حتی تکرارش نکنیم اون حس رو و امروزه بچه ها خیلی راحت جلو میان و میگن : من به امید دیدن شما روزامو شب میکنم و ...
این عجیب که نه . لیکن ناهنجاریه ...

علی دوشنبه 18 شهریور 1398 ساعت 20:57

ارغوان مخاطب خاصی داری؟ البته معذرت میخوام می دونم این ی موضوع خصوصیه....

نه .وبلاگم مخاطب خاصی نداره
شما و دوستان دیگر لطف دارن و میخونن اینجا رو هنوز

علی دوشنبه 18 شهریور 1398 ساعت 20:51

دنیای مجازیه دیگه ....آهنگ زیبا بود

حمید دوشنبه 18 شهریور 1398 ساعت 14:32 https://khodrofanni.blogsky.com/1398/06/12/post-564/تجربه-مسافرت-با-اتوبوس-ریلی-راه-آهن-تهران

سلام

من معتقد هستم کشور ما در بدترین دوران خودش به سر می برد. البته مشابه چنین وضعیتی در طول تاریخ بارها تکرار شده. این را با استناد بر اشعار، روایات و نوشتارهای تاریخی کهن اهل حکمت و عرفان می گویم.

نمی دانم!

معتقدم باید در طول تاریخ سیر بکنیم و ببینیم گذشتگان ما چه کردند که این چنین بلای عظیمی روی سرمان آوار شده است.

اخلاق از بین رفته.
احترام به پدر و مادر فراموش شده.
مردم زبان، قوم و اسلاف خویش را به تمسخر می گیرند.
فساد بیداد می کند.
قتل و غارت و دزدی به کاری آسان مبدل گشته.
ارزش پول ناچیز شده و کم عیار است.

انگار در یک برهه تاریخی بسیار ویژه ای قرار داریم و ما قربانیان آن هستیم.

نمی دانیم. واقعا نمی دانیم چه اتفاقی در حال افتادن است و چه کسانی مسبب اصلی این اوضاع هستند.