در آه ... مانده

فرو ریخته ام ... خیلی زیاد . اغراق نمیکنم اگر بگویم کمرم خمیده و دوتا شده ام!


* غصه ی برادرم را بخورم که شب پیش وسط درد و دل های پیامکی اش بغض اش ترکید از بیکاری :(

** با همسایه ام همدردی کنم که از اسفند حقوق نداده اند به همسر کارگرش ؟چقدر پول قرض گرفته باشد از ما و دیگران خوب است ؟ چند وعده ناهار بفرستم در خانه ی شان ؟ چند عصرانه به صرف چای دعوتش کنم ؟ چه کنم که عزتش را حفظ کنم  و در عین حال زیر پر و بال خسته اش را بگیرم ؟

*** دلم برای چند نفر بسوزد ؟ برای چند صد کارگر که دیروز هم برای چند دهمین بار روبروی دادگستری و شهرداری و فرمانداری بست نشته بودند ؟ 

گلویم جای اینهمه بغض را ندارد . مانده ام مستأصل .احساس ناتوانی می کنم . دلم میخواهد با تمام دنیا همدردی کنم اما ضعیف ام ... دستم کوتاه است . از خودم بدم می آید .از خیلی ها ی دیگر هم ....





بعدن نوشت :

این نوایی که براتون اینجا گذاشتم به گویش لریه ... ما بختیاری هستیم و لهجه مون با لری فرق داره و نژادمون نیز و این جزو معدود آهنگای لریه که با تمام وجودم حس اش میکنم وقت گوشش دادن ... غمگینه . مناسب حال این روزای من ...

شو اوما اَفتاو نِشِس – رجب پور

نظرات 10 + ارسال نظر
شیرین پنج‌شنبه 28 خرداد 1394 ساعت 20:21

خب من لرم.و اینکه دهنت سرویس یه عالمه اشک ریختم به یاد مویه هایی که سر قبر عزیزانم میخونن

سلام شیرین :‏)‏ کو آدرس و نشانی ت‏!‏‏?‏

خانم توت فرنگی سه‌شنبه 5 خرداد 1394 ساعت 11:15 http://pasazvesal.perssianblog.ir

دلم گرفت... برای برادرتون برای همسایتون و برای این سخت زندگی کردنا

زری شنبه 2 خرداد 1394 ساعت 20:20 http://asemam-abri.blogsky.com/

من اهل لرستانم و گویش لری خوب بلدم خانومی
به من سری بزن

سلام عزیزم
چشم به زودی برای خوندن وبتون اقدام میکنم ..........:)

مگهان چهارشنبه 16 اردیبهشت 1394 ساعت 15:39

ای خدا ... ای خدااا :( کاش خدا صدام رو بشنوه برای برادرت ...
می فهمم چقدر برای یه خواهر سخته دیدن بغض برادرش ...... کاملاً می فهمم ...
و ای وااای برای کارگرهایی که 8شون گرو9شونه ...
کاش یه کم همه چیز بهتر شه ... خدایا معجزه لطفاً

فدای مهربونیات عزیزم
نمیخواستم ناراحتیمو منتقل کنم
خواستم به خودم و دوستان یادآوری کنم اگر هر جا برای هر کسی کاری از دستمون بر میاد دریغ نکنیم . گاهی یه زندگی سر چیزایی که ما فکر میکنیم بی اهمیتن و ساده ، به چالش کشیده میشن .
فدایت

مامان نازدونه ها سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 11:15 http://nazdooneha.blogfa.com

برا همین چیزاست که وقتی میشنوم کمک های نقدی و غذا به کشور یمن و فلسطین صادر میشه آتیش میگیرم که چرا چراغی که به خونه ی خودمون رواست جایی دیگه روشنش میکنیم
به امید بهبود شرایط عزیزانی که ازشون یاد کردی و آرام گرفتن دل بیقرارت عزیزم

شازده کوچولو سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 08:50

امیدوارم و در این اول صبح نیمه اردیبهشت ، ازته دل آرزو میکنم ، تمام این مسائلی که عنوان کردی ، حتی اونایی که فاکتور گرفتی و ته دل مهربونت نگه داشتی ، به خیر و خوشی رفع بشن ...
" آمین یا رب العالمین "

فدای مهربونی تو بشم من ... همچنین .
آمین

علی دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 21:35

احسن.....

انیران دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 20:44

همدردی کردنت یعنی انسان بودن
دعا کن وشکر کن





ممنون از بودنت

nasim دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 14:43 http://zanzouleh.blogfa.com/

حال تورو منم دارم خسته ام بغض دارم چرا کاری نمیشه کرد شاید منم مثل همه اونایی که می توانن کاری کنن و نمیکنن می تونم کاری کنم و.....

نه ... عزیز دلم . مگه این تو نبودی که به هر دری زدی برای کسی که حتی جزیی هم نمیشناختیش ...
تو عزیز دل منی . تو مهربان منی :)

nasim دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 14:41 http://zanzouleh.blogfa.com/

عزیزم منو شرمنده نکن خودم خیلی ناراحتم . از نظر من دوستی یعنی معرفت نتونستم با معرفت باشم

تو جزو بهترین هایی . شک نکن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد