خودم به خوبی میدانم که چقدر گند اخلاق شده ام این روزها . حساسیتم روی همه چیز بیشتر شده . روی تمیزی خانه . روی صداهایی که گاهی خیلی بلند به نظر میرسند و زمانی بیش از حد آرامند ! علی میگوید : اسمت را میخواهم بگذارم زودپز. از کتری جلو زده ای توی جوش آمدن ! به خودت رحم کن دختر ! تو پیر بشوی چه بلایی سر ما میخواهی بیاوری ؟ و من توی دلم بهشان حق می دهم . به علی و بهار و حتی کیان .که از بس شسته و رفته است همیشه ، دارد از سفیدی میشود سفید کمرنگ . این وسواس ول کن ما نیست . اوایل خودخواسته بود . میخواستم که همیشه خانه را برق بیندازم . وسایل جفت و مرتب و هر چیزی به جای خود باشد اما حالا دارد عذابم می دهد این لحظه به لحظه شستن و رفتن های بی علت . دارم آزار میدهم . دارم سخت میگیرم . دارم تنش ایجاد میکنم بیخود و بی جهت . دلم میخواهد از دست خودم فرار کنم . دلم میخواهد کمی بنشینم بی آنکه سرم را به چپ و راست هی خم کنم و دنبال رد پا بگردم توی راهرو ، روی سرامیکهای جان مرگ شده !  اینقدر تند و فوری سفره جمع نکنم و برای شستن ظرفهای توی سینک عجله به خرج ندهم . دلم میخواهد بی دغدغه باشم . من از این منی که هستم خسته شده ام !

----------------

* دارم  کم کم میشوم سی سال ! بی کم و کاست .

** مادر بودن بد چیزی است . بچه ها ، توی خواب سرفه می کنند ! جگر من آتش میگیرد !

*** این روزها دلم میخواهد ساعتها حرف بزنم با خواهرانم . از مخابرات لامصب می ترسم . 

**** علی را عاشقانه دوست دارم . بعد 7 سال ، زد به سرم  بالاخره !

----------------

پیشنهاد دانلود : از آلبوم امپراطور مهدی یراحی ، من این دو ترانه را پسندیدم. غم صدایش دیوانه کننده س!

و اینجاشو مثل من باهاش همصدا شین :

تو قلب من یه امپراطوره

تسلیم میشه چون که مجبوره

برو نباید مال من باشی

خواهش نکردم این یه دستوره!!!!!

 Didar [128].mp3  

Emperor [128].mp3


funphotobox2133210946uejxzj.jpg


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد