ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
این روزمرگی ها ی بیخود و بی جهت دارد سوهان روحم میشوند کم کم ...آشفته ام از یکپارچگی اینهمه زحمت بیهوده ... تمام چیزها و آدم ها و موجودات و ناموجودات دست به دست هم داده اند تا توش و توانت را بگیرند ، احساساتت را بکشند و تو هی قدم میزنی خودت را و راه میروی توی گذشته ات وآخر سر برای هزارمین بار و بلکه بیشتر، درمی یابی که توی این عمر لعنتی هیچ غلطی نکرده ای !
----
- راستی ! ادامه اش نده ریحان ! این بحث های یک خط در میان بی فایده است . نمی شود که !
- دیشب برای بی خانمان های فیلیپینی اشکم در امد ... خدایا ! رحمتی !
* هیچ کاری بی معنی تر از این نیست که بخواهی برای کسی که برایش مهم نیستی ، از خودت بگویی !
**به دوست داشتن ات مشغولم ...
همانند سربازی که ،
سال هاست ...
در مقری متروکه ،
بی خبر از اتمام جنگ ...
نگهبانی می دهد .
--------------
*ماه کامل می شود / فریبا وفی
**زانیار برور