مگر میشود محرم بیاید و حرفی برای گفتن نداشته باشی ؟ مگر میشود از این عشق عمیق حرفی به میان نیاورد؟ مگر میشود نذرها را فراموش کرد و اشک ها را از یاد برد و با ژست روشنفکری چشم بربندی بر اینهمه عقیده و عهد ؟


یکی گفت «مسلم ابن عوسجه»،

دیگری نوشت «حُر».

هیچکس اما نفهمید

زینب بود،

شهید اول کربلا!

سیّد محمّد رضی زاده - « حا سین یا نون »
«محرّم الاحرام ۱۴۳۳» 

-----------

پ ن : گشتم نبود ، نگرد نیست ! به قولی :" کفش کهنه در بیابان نعمت است ". یک جوری حرف میزنم که به تریج قبای بلاگفا برنخورد . خداوکیلی جز بلاگفا ، محله ی بهتری نیافتم برای سکنا گزیدن .

پ ن : اگر عشق به اهل بیت و ائمه بی کلاسی و املی است ، بدان رفیق ! من به این تحجر می بالم !  


07112013145.jpg


07112013144.jpg

خدا را شکر ... نذرم برای کیان ادا شد . 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد