ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
خیلی وقت است مثل سابق به خودم نمی رسم .
به من که میرسی ، می گویی : ماه شده ای !!!
ماه خانه ی تو جز شستن جوراب و ریختن چای و نوشتن چرندیات کار دیگری ندارد .
آهان ! رسیدگی به پیرزن یادم رفت .
ماه باردار تو حالش خوب نیست علی ! روزگارش بد است البته میدانم .
نه عطر ها عطرهای قدیمند نه بینی ها ، همانی که بود .
علی ! مردم بدجور عوضی شده اند !
-----------------------------------------
پ ن : دارم کنسرت adele را میبینم . میگویم : علی یه نگاه بهش بنداز ! مثل فرشته ها نمی مونه ؟... صداشو گوش کن ! حنجره که نیست ... طلاست .
با چشمهایی طلبکار نگاهم میکنی ....: یعنی تو میگی این از تو بهتره قیافه اش ؟
من : ...
( از اینکه موجبات خنده و شادی ما رو فراهم کردید ممنونم !!!! توی دلم دارم از خنده روده بر میشوم !)
پ ن : تازه داشتم به خوردن چای عادت میکردم . دکتر گفت : نخور ، برای بچه ت مناسب نیست . فیفول بخور بجاش .به راستی ، چه شباهتی دارند چای و فیفول !